کد مطلب:140315 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:121

دمیدن فجر روز عاشوراء و نماز صبح امام با اصحاب عالیمقام
شب پرتعب و پر ماجرای عاشوراء به آخر رسید و سفیده صبح صادق روز عاشوراء دمید و بدین ترتیب مقدار مهلت امام علیه السلام تمام شد در چنین وقتی آن حضرت با دلی آكنده از اضطراب و حزن و اندوه پیوسته نظر به افق می نمود و كلمه ی استرجاع و.... بر زبان جاری می كرد ناگاه صدای اذان شاهزاده علی اكبر سلام الله علیه به گوش امام علیه السلام رسید حضرت خود را برای اداء فریضه صبح آماده كرده و از خیمه بیرون آمدند همینكه آفتاب دین و سلطان حجاز بجهت نماز از خیمه طلوع نمود اصحاب و انصار و شهزادگان جملگی یكان یكان از خیام و سراپرده ها بیرون آمده پشت سر امام علیه السلام صف كشیده تا نماز را با آن قبله عالمیان بجا آورند، باری در آن دشت پربلاء و بیابان پرآشوب نمازی خوانده شد كه تمام فرشتگان آسمانها به گریه درآمدند زیرا تمام آحاد این جماعت می دانستند كه این نماز آخر و وداع با حق تبارك و تعالی می باشد و پیدا است كسیكه امید نماز خواندن دیگر نداشته باشد چگونه آنرا به انجام می رساند.

مرحوم ابن قولویه قمی در كتاب كامل الزیارات از حلبی و او نیز از حضرت


امام صادق علیه السلام روایت كرده كه آن جناب فرمود:

ان الحسین علیه السلام صلی باصحابه صلواة الغداة ثم التفت الیهم، فقال ان الله اذن فی قتلكم فعلیكم بالصبر.

حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند: پس از آنكه حضرت امام حسین با یاران با وفایش نماز صبح را خواندند متوجه ایشان شده و فرمودند: حق تعالی اذن و اجازه در قتل شما داده برخیزید آماده قتال شده و صبر را شعار خود سازید.

و جبرئیل هم در میان آسمان و زمین فریاد برآورد یا خیل الله اركبی یعنی ای لشگر خدا و ای انصار حق سوار شوید.

مرحوم صدر قزوینی در كتاب حدائق الانس فرموده:

روز عاشوراء جبرئیل دو مرتبه صیحه كشیده:

الف: در صبح كه اذن جهاد صادر شد.

ب: زمانیكه عزیز فاطمه سلام الله علیه از اسب سرنگون گردید، در این هنگام جبرئیل فریاد بركشید:

الا یا اهل العالم قد قتل الامام، وابن الامام اخو الامام و ابو الامام الحسین بن علی ابن ابیطالب.